روزگار جوانی

نوشته های یک جوان در روزگار جوانی

روزگار جوانی

نوشته های یک جوان در روزگار جوانی

این نرم افزار دوست داشتنی

میپل (Maple) داشت زور میزد یه دستگاه 11 معادله 11 مجهول رو حل کنه. تا 1000 ثانیه رفت، کنسلش کردم. حالا موندم با چه رویی بهش دستگاه 101 معادله ای بدم

البته هنوز نمیدونم حل میکنه یا میخواد بپیچونه

آبگوشت

هیچ وقت نتونستم افرادی رو که از آبگوشت به عنوان بهترین غذا نام می برن، درک کنم. اگر کسی دلیلی برای اینکه آبگوشت بهترین غذاست داره، لطفا من هم در جریان بذاره و فردی (یعنی خودم) رو از سرگردانی و بلاتکلیفی و نگرانی دربیاره!


* خواهش می کنم طرفداران دوآتیشه آبگوشت من رو سرزنش نکنن!

** این پست از نتایج اولیه فراغت از تحصیله! دارم سوالهایی که از بچگی تو ذهنم مونده و جوابهای قانع کننده ای براشون پیدا نکردم، دوباره مطرح می کنم!

*** از کوچه صدای دعوا میاد، برم ببینم چه خبره...

دستم درد می کنه

از آنجایی که این ترم فقط 2 واحد ناقابل مانده بود، با استاد صحبت کردم که در کلاسهای بسیار مهم () این درس حاضر نشوم. ایشان هم قبول کردند و در عوض فرمودند که یک کتاب را خلاصه کرده و به عنوان تحقیق تقدیم کنم چون من با مراحل چهارگانه تحقیق آشنا بودم (Ctrl+A , Ctrl+C , Ctrl+V , Ctrl+P) گفتم چشم و با خیال راحت سیری در اینترنت نمودم و سه مرحله از مراحل چهارگانه فوق را انجام دادم . فقط مانده بود مرحله آخر یعنی پرینت گرفتن .

خوشحالی من از نتیجه تحقیقات خیلی طول نکشید  و با شنیدن خبر اینکه تحقیقها باید دست نویس باشند، تمام خستگی جستجو و کپی-پیست کردن تحقیق به تنم ماند! علاوه بر شرط دست نویس بودن تحقیقها، هر صفحه تحقیق باید شامل 250 کلمه (اگر اشتباه نکنم) و تعداد کل صفحات حدودا 25 صفحه می‎بود . از آنجا که خلاصه‎ی یک کتاب 170 صفحه‎ای شده بود 50 صفحه، افتادم به جان تحقیق و از سر و تهش زدم تا به 40 صفحه رسید.

تایپ مطالب دست نوشته دیده بودم، اما از دیروز تا همین یک ساعت پیش داشتم مطالب تایپ شده و آماده را روی کاغذ وارد می‎کردم!

خدا آخر و عاقبت این تحقیق بی سرو ته و بدخط را به خیر کند! البته اعتقاد دارم که استاد این تحقیق را نخواهد خواند (مثل بقیه استادها و تحقیقها) و فقط نمره‎اش را -به قول خودشان- لحاظ می‎کند .


پی‎نوشت:

1- الان که دستم درد می‎کنه قدر نرم افزارهایی مثل ورد رو می‎دونم (البته هی به خودم می‎گفتم دستت درد نکنه!).

2- نتیجه این تحقیق (علاوه بر نمره گرفتن) کتابی نوشتن این پست بود.

3- برای تحویل این پروژه پیچیده و عظیم و فاخر و ...  فردا دوباره باید برم شاهرود و احتمالا تا جمعه نیستم ، ولی هرجا که کامپیوتر و اینترنت پیدا کنم مثل خوره‎ها می‎افتم به جونش و میام نت

4- و در آخر اینکه ملالی نیست جز دوری شما دوستان

پدران آدم

پارسال که کتاب پدران آدم صادق هدایت رو می خوندم چیز زیادی نفهمیدم. اما الان داستان کتاب رو  درک می کنم. داستان اون میمونهایی که دهکده شون در آتش میسوزه و فقط دوتا میمون عاشق که قبلا از اون سرزمین در حال نابودی فرار کرده بودن زنده میمونن.


پی نوشت:

دلیل درک کردن داستان، قسمت عشقی داستان نیست.

هنوز زنده ام

مرگ درست نقطه مقابل زندگی است. و من هنوز زنده ام.