روزگار جوانی

نوشته های یک جوان در روزگار جوانی

روزگار جوانی

نوشته های یک جوان در روزگار جوانی

یاد آن ایام و آهنگها بخیر...

آهنگهایی هست که منو یاد روزهای خاصی میندازه. موقعیتهایی که تو فضا و حال و هواش اونقدر اون آهنگها رو گوش دادم، با شنیدن دوبارشون یاد اون روزها می افتم. یه آهنگی از مهستی هست که الان دارم گوش میدم و احساس می کنم که نزدیک غروب آفتاب توی خونه دانشجویی با دوستام نشستیم و این آهنگ رو گذاشتیم رو تکرار، چایی میخوریم، حرف میزنیم و البته نگاهی روزنامه وار هم به کتابها می اندازیم.

یاد آن ایام بخیر...

سلام خرداد

خرداد را همیشه دوست داشته ام. خرداد برای من یعنی خوابیدن روی تخت چوبی زیر سایه درخت انگور، یعنی لب حوض نشستن و بستنی خوردن (که حتی با خاطرات بستنی خوردن در چله تابستان هم عوضش نمی کنم)، خرداد یعنی آبپاشی گلها و درختان باغچه برای فرار از انبوه درسهای نخوانده، خرداد برای من یعنی بچگی‎هایم. خرداد را همیشه دوست داشته ام، مخصوصا خرداد بچگی‎هایم را.

خرداد که می شود نگاهی به گذشته ام می اندازم، آدمی را میبینم که یکسال از من کوچکتر است، آرزوهایی در سر دارد و به جایی که الآن ایستاده ام فکر می کند. خرداد که می شود الآنم را در آینه می بینم و از او درباره آرزوهایش می پرسم. خرداد که می شود کوله بار آرزوهایم را می بندم و به خرداد بعد فکر می کنم.

سلام خرداد! من دارم می آیم.

هندونه ها رو دریابید!

در عرض دو روز تو اتوبان دو تا وانت چپ کردن که اتفاقا بار هر دوتاشون هم هندوانه بود! راننده ی عزیز اگه به فکر جون مردم نیستی حداقل دلت به حال این همه هندونه زبون بسته بسوزه!

تو تاکسی نشسته بودیم و داشتیم برمیگشتیم خونه که یهو دیدیم اتوبان شلوغ شد. بازم تصادف! ای بابا باز پشت ترافیک اتوبان موندیم. هر چی که جلوتر میرفتیم بوی هندونه بیشتر میشد تا اینکه رسیدیم به وانتی که با بار هندونه چپ کرده بود. حادثه خسارت جانی نداشت ولی بیچاره هندونه ها! روی زمین پخش شده بودن و از اون همه هندونه شاید 20 تاش سالم مونده بود. راننده هم با خونسردی داشت هندونه های سالم رو جدا می کرد و کنار میذاشت. کم مونده بود همونجا همه رو حراج کنه! بعضی ها هم از فرصت استفاده کردن و هندونه هایی که تقریبا سالم بودن رو جدا میکردن که ببرن! بـــلـــه دیگه تو وضعیتهای بحرانی اینطور اتفاقها هم رخ میده!

الوعده وفا

طبق قراری که گذاشته بودم (البته با خودم) باید شروع کنم به ایجاد تغییرات در برنامه تقویم. تقریبا یک ماه پیش بود که برنامه رو گذاشتم رو سایت و تا الان پیشتر از 2000 بار دانلود شده. قرار هم همین بود که با رسیدن تعداد دانلودها به 2000 و دریافت نظرات و پیشنهادات کاربران برنامه، ایجاد تغییرات و تهیه نگارش بعدی رو شروع کنم. پروژه برنامه تقویم خورشیدی نگارش 1.4.4 از همین امروز کلید خورد!

البته دلیل اینکه در عرض یک ماه این تعداد دانلود بدست اومده وجود لینک دانلود در سایت لینکستان هست.

تجربه وب گردی امشبم بهم ثابت کرد که اینترنتم یه مشکلی داره که فقط با فیلـــتر شکن حل میشه!

با فیلـــتر شکن سایتها و وبلاگها سریعتر باز میشن! آخه اینم شد اینترنت؟

الآنم دارم چک میل میکنم و همه ایمیلهام به راحتی باز میشن.