روزگار جوانی

نوشته های یک جوان در روزگار جوانی

روزگار جوانی

نوشته های یک جوان در روزگار جوانی

هشتپا

امروز شبکه چهار یه برنامه در مورد ترس از عنکبوتها پخش می‎کرد با نام «همسایه‎های طبیعی». یه گروه بودن که به مردم آموزش می‎دادن چطور به ترسشون غلبه کنن و حتی عنکبوتها رو تو دستشون بگیرن. به این صورت که از عنکبوتهای کوچک شروع می‎کردن و بعد عنکبوتهای بزرگتر می‎دادن دست مردم.
یکی از اونایی که از عنکبوتها می ترسید می گفت: «شبا وقتی خواب هستم کابوس می‎بینم که یه عنکبوت از تخت میاد بالا و روی پتو راه میره تا اینکه می‎رسه به سرم. من هم چشام رو باز می‎کنم و عنکبوت رو ربروم می‎بینم و با وحشت از جام می‎پرم، در حالی که هنوز احساس می‎کنم عنکبوت اونجاس و واقعیه.»
این همون کابوسیه که من هم گاهی وقتا می‎بینم. البته تو کابوسای من عنکبوت از زیر پتو میاد و روی گردنم می‎ایسته. بعضی وقتا هم که از خواب می‎پرم، تا چند دقیقه تو پتوم دنبال عنکبوت می‎گردم.
نظرات 1 + ارسال نظر

سلام منو با من دانـــــــلودهــــــا لینک کن اطلاع بده شما لینک کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد